معبودا! فقط رضایت تو را می خواهم و نمی خواهم در حالی از دنیا بروم که گناهانم بخشیده نشده است. پروردگارا! بپذیر عذر مرا و رحم کن به گرفتاری ام و رها ساز مرا از بند سختی ها/ اصغر آقا محمد

***************

خدایا! دراین مدت عمر به آنچه تو گفتی نرسیدم و اکنون راهی جز شهادت بری قرب تو نمی یابم و از مسافتی دور با ناباوری به این یگانه آرزویم می نگرم.«اَمن یجیبُ المضطر اذا دعاء و یکشف السوء». دوستان و آشنایان! دعا کنید آن جایی که مادر فرزندش را از یاد می برد حسین(ع) به دادم برسد. خدایا! جز رحمت تو به چیز دیگری امید ندارم زیرا خود هیچ ندارم که آن را در مقابل تو قرار دهم و پاداش بخواهم. خدایا! تو بزرگی و قوی و بنده ای حقیرم، مرا ببخش و به من رحم کن«الهی انت القوی و انا ضعیف هل یرح ضعیف الا القوی»/ داریوش سلیمی

***************

خدایا! به خانواده ام، پدر و مادرم، برادرانم، رفقایم، همکارانم و همسایگانم و هم? آن هایی که با ایشان سر و کار داشتم، بد کردم مخصوصاً به نفسم ظلم کردم. خدا! از تو می خواهم مرا ببخشی و به حرم اباعبدالله(ع) برسانی که خودت می دانی که من به عشق تو و او آمده ام. خدایا! « اللهم انت ولی نعمتی والقادر علی طلبتی تعلم حاجتی»/ حجت الله فرجی

***************

خدایا! کمک کن، تا این جال که مرا کشانده ای از این به بعد هم بکشان. خدایا! تو که خواستی مرا به رزمندگانت، به حزب الله ات، پیوند دهی پس، قربانت بروم، این مقدار را هم نصیبم کن./حجت الله فرجی

***************

خداوندا! تو آگاهی که با کوله باری از گناه می روم، پشتم از سنگینی گناه خم شده است. ولی خودت گفتی که بزرگ ترین گناه نومیدی است، پس به امید عفو و بخشش تو می آیم./ اسفندیار دژرفتار

***************

خداوندا! بارالها! در این لحظه شکر تو را به جای می آورم، که به این بند? عاصی که عمری گناه کرده و تمام عمر خود را با معصیت معامله کرده است لیاقت دادی تا با این شعار(جنگ، جنگ تا رفع کل فتنه) در صحن? جنگ با دشمنان عمل کنم و با عنایتی که تو به من کردی و با توفیقی که خود شامل حالم داشتی توانستم مقداری از عمرم را در جبهه ها و سنگرها و در جمع عاشقان حسین(ع) و خوبان بگذرانم و سرنوشتم را با شهادت امضا کنم و قافل? خوبان راه یابم. خداوندا! عاقبت هم? مؤمنان و مسلمانان را با اجر و فیض شهادت به پایان برسان./ سید علی واجدی

***************

بارالها! دلم پر از عشق حسین(ع) و لبریز از محبت به اهل بیت شده است. اکنون که دقایق آخر زندگانی ام را می گذرانم از تو ای خداوند رحمان برای خودم و اهلم طلب مغفرت می کنم./ مجتبی زنگنه

***************

خدای بزرگ! شرمنده ام که به من دست و پا و چشم و جسمی سالم عطا کردی، ولی من از آن ها در راهی نادرست استفاده کردم. آه ای خدا! امانت دار خوبی نبودم، شرمنده ام. خدای بزرگ! اگر قرار باشد با عدل خود با من رفتار کنی بدبخت هستم و روسیاه. من چشم به کرم و رحمت تو دوخته ام. خدای بزرگ! اگر هم? این ها را بتوان تحمل کرد چطور می توان شرمندگی روز قیامت را تحمل کرد هنگامی که مولای من حسین بن علی(ع) با بدن تکه پاره به حضور پروردگار می رسد و من با بدنی سالم در حالی که دم از شیعه بودن او می زنم!

***************

خدایا، خداوندا! از این که لیاقت قدم نهادن در راه خودت را به من دادی شکر گذارم. خداوندا! بند? حقیر سراپا تقصیرکارت را از گناهان و معاصی پاک بگردان. خداوندا! یک عمر گناه کردم و توبه کردم و باز توبه شکستم، باز به درگاهت روی می آورم و از تو کمک می جویم. خدایا! تو بخشنده ای، تو کریمی، تو ستار عیوبی. باز هم نظر لطف خودن را شامل حال من بگردان./ ابوالقاسم زارع

***************

خدایا! چه بگویم و از کجا شروع کنم که هر چه بگویم از تو پنهان نیست، پس عاجزانه کمکم کن تا بتوانم با این لسان الکن چیزی بنویسم که مورد رضای تو باشد. الها! ابتدا با تو آغاز می کنم که اول و آخر هر چیزی هستی، پروردگارا! چگونه می توانم خود را بند? تو بنامم در حالی که لایق آن نیستم و نبودم. با کوله باری که در طی سال های عمرم مملو از گناه و معصیت است و تو چه خدای خوبی هستی که آشکار نمی کنی و ما چه بند? بدی هستیم که قدردان نعمت تو نیستیم.
خدایا! اگر پرده از گناهان ما کنار زنی دیگر چه آبرویی خواهیم داشت که خود را بند? تو بنامیم و می دانیم که تو بزرگی و بخشنده و ما غیر از تو کسی را نداریم و روسیاه درگاه تو هستیم، پس هدایتمان فرما و ما را به حال خودمان وامگذار.
خدایا! تو از راز دلم آگاهی و می دانی در آن چه می گذرد و می دانی که این دنیا را بهایی نمی دهم و همیشه در پی وصال تو بودم ولی افسوس که اراده ای که در جبهه باشم نداشتم، یعنی لیاقت آن که در لباس یک بسیجی بر تو وارد شوم نداشتم./ محسن ضیاییون


منبع: فرهنگنامه جبهه/ شهادتنامه/ سید مهدی فهیمی