از نمون? وصایا و احساسات سربازان در واپسین دم زندگی می توان به یادداشت های سربازان ویت کنگ در جنگ ویتنام[1] اشاره کرد: شاید دیگر هرگز یکدیگر را نبینیم، مشکل زندگی است. می دانم که زندگی یک سرباز پر از شکوه است ولی ترک زنی که دوستش داریم مشکل است. با نگرانی هر دقیقه را می شمارم و هر دم از خود سؤال می کنم چرا باید به دنیا بیاییم و چرا باید رنج ببریم. جنگ چقدر زشت است. چقدر نا امیدم. هنوز هم دارم گریه می کنم، چه تأسفی مامان ما دو نفر شانس نداشتیم. شش روز است که راه می رویم و در این مدت عشق به چیزهای از دست رفته را با خود حمل می کنیم. از تو خواهش می کنم که خوشبخت باشی این آخرین میل من است. .... اولین و آخرین نامه را برایت می نویسم، خیلی هم مسرت انگیز نیست و به این وسیله خبر محکومیت خود را به مرگ در ساعت پانزده به همراه چند رفیقم به اطلاع می رسانم.
.... گریه نکنید، مفتخر باشید. نامه ها را جمع می کنند، بوسه های پر مهر برای هم? شما. خداحافظ مادر عزیز و محبوبم. خداحافظ تا یک روز در بهشت آسمانی ....[2]
فصل فراغ یار و شوق دیدار را در این مجموعه می توان با نمونه های ذکر شده مقایسه کرد: نوع احساسات، مخاطبان و مسائل مطرح شده و مضامین، تعلقات خاطر و دل بستگی ها و سفارش ها در نقط? جدایی و ورود به عالم دیگر؛ دل خوشی ها و تأسف ها، آرمان ها و وظایف، ترس و دلهره و علم و آگاهی و شجاعت.


[1] ر.ک. زندگی در جنگ و دیگر هیچ. اوریانا فالاچی. لیلی گلستانی، چاپ سوم، امیرکبیر، 1352، صفح? 175
[2] نامه های تبرباران شده ها (شهدای نهضت مقاومت فراسنه)، ترجم? محمود تفضلی، چاپ دوم، 1357



کتاب شناسی
صرف نظر از نامه ها، وصیت نامه ها و پندنامه هایی[1] که بزرگان به فرزندان و مریدان و جامع? خود داشته اند ـ از مانی و انوشروان و بزرگمهر و لقمان تا سهروردی و استر آبادی و دیگران ـ کتب بسیاری با عنوان اربعینیات، تنبیه الغافلین، نصیحه الملوک، پند پیران و مرشدان، از رسائل و منشآت و پندنامه ها فراهم آمده است و در مورد شهدای جنگ تحمیلی، ناشران دولتی و اصناف مختلف ـ از روحانیان و دانشگاهیان، آموزش و پرورش، جهاد، کمیت? انقلاب اسلامی و مساجد و خانواده های شهدا و مدارس و مؤسسه های خیریه ـ هر آنه را که در این زمینه منتشر کرده اند در نکو داشت و از باب ادای دین به منسوبان و وابستگان شخصی و اداری و اجتماعی تهیه و تکثیر شده است.[2]
این شهادت نامه ها خصوصاً در مقیاس های کوچکتر که به گروه های مردم منسوب است، از باب احصا و اعلان عمومی فضایل شهدا بدون بیش و کم و ترجیح بعضی به بعض دیگر و سایر ملاحضات به ضمیم? شرح حال و دست نوشته های آنان و غالباً مصور منتشر شده اند فضل تقدم دارند به آنچه که در مطبوعات و پاره ای از کتب به روش گزینش و در حد کلمات قصار از شهدا شکسته، بسته و به تصور کاری تازه گرد آمده اند.[3]
به رغم سعی و صبر و سخاوتی که گروه های مختلف در پاس داشت جان نثاری دوستان و آشنایان و بستگان خود به ترتیب مذکور به خرج داده اند، به هیچ وجه این آثار تصویر و طرح جامعی از نوع وصیت نامه در جنگ و صاحبان آن به دست نداده است. این بخش از آثار مکتوب جنگ، که تعداد آن از شماره بیرون است، هیچ تمایر و تشاخصی نسبت به یکدیکر ندارند. چنان که ممکن است هم? آن ها را یک یا چند نفر نوشته باشند. به همین ملاحظه، به ندرت چنان که شایست? شأن مقام شهداست ارج و قرب و قبول عام نیافته اند و از این حیث رزمند? مدافع لااقل به نسبت در خور توجهی، این مجموعه، در عین وحدت موضوع و موضع و اصول و فروع مقاومت ایمانی و انسانی ممکن است متنوع و متفاوت باشند؛ چه در نسبت تاریخی و شرایط مختلف جبهه و جنگ و چه از حیث مبتدا و خبر اول و آخر داشتن متن. این وضع باعث شده است شعاع اثر و توجه به متن وصایا از حد خویشان و دوستان (و با اغماض همشهریان) تجاوز نکند به نحوی که اکنون ما نمی توانیم یک دفتر یا ده نمون? شاخص به معنی تام و تمام شهادت نامه و وصیت نام? جنگ داشته باشیم. وابستگی صنفی که اساس انتخاب و انتشار تعداد بی شماری از وصیت نامه هاست موجب شده است متن و محتوا ـ صرف نظر از تعلق آن به شهید و قداست نام و یاد آن ها که به معنایی، هم? مبنای طرح و تکثیر آثار است ـ به هیچ وجه بازیابی نشوند و به صرف حفظ اثر که هم? ماترک شهداست بسنده کنند. هر چند به شمارگان واقعی نرسند. گواه قطعی این مدعا آن است که اکثریت قریب به اتفاق و مسلم این کتب و جزوات(نزدیک به صد در صد) هرگز به تجدید طبع نرسیده اند، چون مدعی العموم نداشته اند و تکثیر و طرح آن ها پاسخ به پرسش های (ولو تقریراً) مطرح شده و از سر نیازی اجتماعی و طلب عمومی نبوده است.
این شهادت نامه ها عموماً با نامه ها و خاطرات و شعر و حکایات و زندگی شخصی و جزیی رزمندگان توأم است.


[1] مجموع? شخنرانی های دومین کنگر? تحقیقات ایرانی، جلد دوم، حمید زرین کوب، دانشگاه مشهد، 1352، ذیل پندنامه ها.
[2] فرهنگ نام? جبهه، جلد دوم، کتاب سوم، مقدمه ذیل مکتوبات مطبوع جنگ
[3] فرهنگ شهدا، مجید زمان پور، تندیس، 1378.(گردآورنده به غلط به کلمات منتخب از متن وصیت نامه ها عنوان اصطلاخات و تعبرات داده است.)
ـ شمیم دل، محمد خامه یا، نشر سامیر، 1377.
ـ گل واژه های شهادت(شهدای ارتش)، امیر معصومی عقیدتی سیاسی، 1373

منبع: فرهنگنامه جبهه/ شهادتنامه/ سید مهدی فهیمی