به نام قادر متعال، خدایی که به ما جان داد تا از آن در راه حق و حقیقت استفاده کنیم. خدایا! خودت می دانی که چقدر به نفس خود ظلم کردم و چه معصیت هایی که مرتکب شده ام و چقدر طاعت های من کم بود. من نمی دانم با چه رویی در آن دنیا می خواهم تو را ملاقات کنم ولی امیدم به آن است که قبل از این که مرا به سوی خود بخوانی گناهانم را بریزی و روسفید به نزد خود ببری.
پروردگارا! بارالها! ایزدا، من ضعیف و ناتوان که تحمل درد از دست دادن هیچ یک از اعضای بدنم را ندارم چگونه می توانم تحمل عذاب آخرت را بکنم؟ خدایا ! از گناهان من در گذر، تو بخشند? مهربان و رحیم هستی. پروردگارا! ما با تو پیمان می بندیم که تا پایان راه برویم و بر این پیمان استوار خواهیم ماند./ مهدی طاهری

***************

خداوند به ما لطف کرد و توفیق داد که در جبهه مشغول کار شویم، شاید یکی از درجات بالا را خداوند عزیز و کریم و متعال به لطفش به ما بدهد. البته من لایق هیچ کدام نیستم ولی به کرمش امید دارم و همیشه گفته ام رضایم به رضای او و از او فقط این را خواسته ام که در بستر نمیرم و در راه او به شهادت برسم./ حمیدرضا نجفی

***************

خداوندا! مرا ببخش که نتوانستم بایت بنده ای مفید و عابد باشم. خدایا! بندهای نفسانی را از پاهایم باز کن تا بهتر بتوانم تو را بشناسم. خدایا! حرکتم و هدفم همانا پیروزی اسلام است./ اسماعیل قدرت بیگی

***************

سپاس خدایی را که اول است و پیش از او اولی نبوده و آخر است و پس از او آخری نباشد. خدایی که دیده های ببنندگان از دیدنش در دنیا و آخرت ناتوان است. بارالها! منم آن که خطاها پشتش را سنگین کرده؛ منم آن که عمر خود را غرق در گناه گذرانده است. ای خدای من! سپاس تو راست که چه بسار از عیب های مرا پوشاندی و نزد مردم رسوایم نکردی و چه بسیار گناهانم را نهان ساختی و چه بسا گناهی که می کردم اما تو پرد? مرا ندریدی و طوق زشتی آن را به گردنم نینداختی./ عباس عجمی

***************

مولای من! زبان از وصف تو درمانده و همواره د رحال لغوگویی است. «اللهم اغفرلی» / بهزاد رنجبر

***************

خدای من! عذاب الیم تو بر پوست و رگ نازک من بسیار سخت است و طاقت فرسا. وای بر من از آتش غضب تو، وای بر من از آتشی که گناهانم بر افروخته است. اما ای مونس من به وقت وحشت، وحشت من بیش از عذاب جهنم از این است که آتش آن از بی مهری تو به خودم باشد./ حمیدرضا شاملو

***************

سپاس خدا را که پاکان را ایمنی می بخشد و نیکوکاران را رستگاری می دهد و ستمگران را نابود می کند. فریادرس دادخواهان است و برآورند? حاجات نیازمندان؛ هر وقت بخوانمش جوابم دهد. ای محبوب من که جانم و حکمت و مصلحتم به دست توست! ای خدایی که مرا سعادت دادی تا در کنار بندگان خاص خودت، در کنار سربازان امام زمان(عج) قرار گیرم.
خدایا! تو عنایت کردی و لطف فرمودی ولی این حقیر توانایی به جا آوردن شکرت را ندارد. اما دلم می خواهد به خاطر این همه بزرگواریت هم? در آستانت به خاک افتم و آن قدر «الحمد» بگویم تا مطمئن شوم از این بند? گنه کار درگاهت خشنود هستی./ حمیدرضا شاملو

***************

یا غیاث المستغیثین! به فریادم برس. با یادآوری زندگی سراسر گناهم تک تک اعضا و جوارحم می سوزد؛ چه روشن و آشکار است اعمالم! چه پروند? واضحی دارم، سراسر سیاهی و گناه! هر چه این پرونده را ورق می زنم عملی خالص در آن نمی بینم./ علی تعالی

****************
بار پرودگارا! سال ها از عمرم گذشت و در این روزها و شب ها که پشت سر نهادم چهر? واقعی زندگی برایم تیره و تار بود و همیشه مرا آزار می داد؛ با گذشت زمان راهی کوی تو شدم و اولین پرد? سیاه از جلوی چشمانم کنار رفت و آن پرد? جهل و نادانی بود؛ فکر می کردم زندگی فقط مسائل مادی است اما با کنار رفتن این پرده همه چیز برایم روشن شد. پرد? دوم موقعی برداشته شد که خود را در مرز زندگی و مرگ دیدم و از قله ای بالاتر از زندگی به زندگی ام نگریستم.
معبودا! من چه دیدم! حقیقتی نورانی تر از خورشید و نوازش گرتر از نسیم سحری؛ در این لحظات بود که خدا خدا گویان سراسر هستی در برابر دیدگانم درخشیدن گرفت و چهر? واقعی زندگی ام را دیدم. بارخدایا! به راستی آمرزشت امیدبخش تر از کردار من است و رحمتت وسیع تر از گناه من و این مسافرتی بود به اعماق وجود/ حمید مرادی

***************

خدا من از تو و هم? کسانی که با این حقیر آشنایی دارند طلب بخشش و حلالیت می کنم تا شاید این حلالیت های شما و دوستان و آشنایان و خداوند بخشنده و مهربان کمکی به حال من باشد. این جانب از روز اول که خود را شناختم هیچ وقت و در هیچ حالی در فکر مرگ و آخرت نبودم و همیشه گناه را خوب و خوب را گناه تصور می کردم و بدان ها عمل می کردم و حال هم که این وصیتنامه ار می نویسم همان کارها را انجام می دهم./ حسن حصارکی

***************

خدایا! من بند? گناه کاری بیش نبوده ام و حالا آمده ام تا به ندای هل من ناصرٍ ینصر نی حسین(ع) لبیک گویم چون تا به حال مرده بودم و اکنون آماد? جهاد و شهادت هستم و امیدوارم که خداوند این فیض عظما را نصیبم گرداند گر چه ارزش آن را ندارم. امیدوارم که خداوند از تقصیراتم بگذرد و در لحظ? مرگ به فریادم برسد و این سعادت را پیدا کنم که یک شهید واقعی از این دنیا بروم.
ای خدا! از این دنیا هیچ ذخیره ای ندارم جز کوله باری از گناه و نمی دانم با چه رویی روز قیامت در پیشگاه تو حاضر شوم. ای عزیزان گول دنیای فریبنده را نخورید که ریش? تمام گناهان حب دنیاست. امیدوارم شهادت من باعث شود افرادی که هنوز این انقلاب را درک نکرده اند و مخالف این دولت هستند آگاه و طرفدار این انقلاب بشوند./ حسین انصاری


منبع: فرهنگنامه جبهه/ شهادتنامه/ سید مهدی فهیمی